1- خواب گنج است . تا درست نشود فکر هم درست نمیشود.
اگر احساس میکنید مدتی است از حالت خلق نرمال فاصله گرفته اید ، به کارهای شخصی، کارهای منزل ، اداره و سرکارتان به خوبی نمیرسید ، روابطتان دچار مشکل شده و کارکرد سابق را ندارید بهتر است قدمی برای سلامت روان خودتان بردارید.
در ابتدا است از ابعادی که حالت زمینه ای دارند شروع کنید.
سبک زندگی در درمان حالت زمینه ای دارد. سبک زندگی پایه واساسی است که اگر محکم و درست بنا نشود ناراحتی روان قابل اصلاح نیست یا موقتی خواهد بود.زیرا انسان چندبعدی و درعین حال یکپارچه است. چنانچه روی یک بعد کار شود بقیه سییستم تحت تاثیر قرار میگیرد .
روان و بدن مثل چهارراه است که در وسط چیزهایی وجود دارند به نام کنش های بزرگ که هم متعلق به روان هستند و هم متعلق به جسم. مانند : خواب،خوراک،فعالیت بدنی،دفع،آمیزش جنسی.
اگر این کنش های بزرگ تنظیم نشود فکر هم تنظیم نمیشود و متعاقبا حال خوب هم نخواهیم داشت .
یادتان نرود که : فکر خوب =>حال خوب=>رفتار خوب
شاید بشه بطور ساده اینطور گفت که اختلال "تشدید رفتارهای عادی" ماست .
حتما پیش اومده روزهایی که غمگین و پایین باشیم یا خیلی شاد و پرانرژی و تر و تازه . حتما وقتهایی بوده که دچار ترس و اضطراب شدیم ؛ مثل اون حس تنش قبل سخنرانی یا کنفرانس یا حتا یک امتحان پایان ترم. گاهی دلمون میخواد یه گوشه تنها باشیم گاهی هم دلبسته و وابسته ایم...گاهی شلخته و بی نظم فرداش منظم و مرتب . و اینا هیچ کدوم به تنهایی دلیل نمیشه که به رفتار فرد معنای پاتولوژیک بدیم.
" بروز یک رفتار آنـــورمال در شرایط آنـــورمال کاملا طبیعیه "
قضاوت در مورد کسی که شرایط طبیعی نداره راحت نیست . کسی که بستر خانوادگی سالمی نداره یا نداشته . یا عزیزی و از دست داده . یا فشار روانی بالایی بهش وارد شده و ...
خیلی مهمه که اول از همه معنای زندگی خودمونو پیدا کنیم و درش مستقر بشیم و بعد بتونیم با رفتن به درررررررون دنیای منحصر بفرد و پر رمز و راز هر کسی درک و همدلی کنیم و تمامیت وجود انسانیش را همانطور که هست بپذیریم . نه انقدر راحت برچسب بزنیم .
شاید این بیشترین چیزی باشه که در روابط بهش احتیاج داریم.
تصور غلط از زندگی و ماهیت فرآیندهایش ما را در توهمی گیر میاندازد که به جای "خود واقعی "، بشویم داستانهایی که درباره خودمان گفته ایم. و با خود بی رحمانه تا کنیم.
ما دوست داریم رشد کنیم و بسوی پیشرفت مثبتی متحول شویم . عادتهای بد را کاملا ترک کنیم ، اصلا عصبانی نشویم ، دقیقا منظم همان ساعتی که میخواهیم از خواب برخیزیم یا مو به مو برنامه ای که ریخته ایم را اجرا کنیم و هرگز اشتباه نکنیم ...
این همان جاییست که میگویم تصور غلـــــط !!!!!
روانشناسی رشد درباره نوسان های خودنظم جو می گوید :
تحول خطی نیست . نوسان و "بازگشت"هایی وجود دارد . اگر در مسیر رشد و تحول بازگشتی صورت بگیرد درستتت به هماان نقطه نمیرسد بلکه کمی بالاتر قرار میگیرد (یک فنر را در نظر بگیرید) و به مسیر اصلی نزدیکتر میشود . آقای گزل به این خصیصه نمو حلزونی میگوید.
امیدوارکننده نیست؟
وقتی درباره "نوسان های خودنظم جو" صحبت میکنیم میبینیم میتوانیم هنگام اشتباه ها یمان و هنگام هجوم افکار کمال طلبانه (کامل گرایانه) و اجبار و باید ها و سخت گیری ها با ماهیت انسان بودنمان مهربان باشیم ...زیرا اصالتا" رشد خطی نیست.
در تحول ، همانگونه که در اتاق درمان نیز دیده میشود ، حال بد امروز دقــــیقا همان حال بد دیروز نیست بلکه رشد یافته تر و در نقطه ای بالاتر از آن قرار دارد.
و این باعث میشود بدانیم هنوز رو به رشد و کمال و پیشرفت هستیم...
هنوز هم رو به هدفِ والا ...